درد شایع....






















ferveney

وقتی که چترت خداست بگذار باران سرنوشت هر چه میخواد ببارد ...

چه بد حکایتی ست حکایت خواب الودگی به تازگی این خواب الودگی به ذهنم هم نفوذ کرده است.ان فدر غرق این حس شده ام که دیگر حسش نمی کنم.فکر می کنم هوشیارم و بیدار.....اما........

گاه با یک تلنگر چشم های ذهنم باز می شود  تبدیل به یک علامت تعجب می شوم و حیرت می کنم از این همه تلاش دشمن واین همه غفلت خودم اما......

درد خواب الودگی بد دردی ست دوباره ذهنم خمیازه می کشد و باز به اعماق روزمرگی و زندگی دل چسب نباتیم شیرجه می روم.

دشمن برای تمام ثانیه هایم نقشه کشیده و من چه خوب از پس اجرای ان بر می ایم.

چشمم به اینه می افتد چقدر شبیه عروسک های بچه گانه ام شده ام همان هایی که با چندین نخ اختیارشان را به من می سپردند......

صدای سوپاپ ذهنم بلند می شود.دیگر ظرفیت خواب الودگی تکمیل شده باید بیدار شوم

اره باید بیدار شوم.....

اللهم عجل الولیک الفرج...



نظرات شما عزیزان:

رضا
ساعت6:22---6 مرداد 1392
راحتترین راه برای کسب درآمدی مطمئن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 6 / 5برچسب:,ساعت 4:38 AM توسط هانیه شریفی|


آخرين مطالب
Design By : Pars Skin